روز اول ودوم محرم

روز اول محرم سال 61 هجری قمری

"صحرای نجف"

-         ای حر ! از ما چه می خواهی؟

-         می خواهم تو را به کوفه نزد امیر عبید الله ببرم.

-         من با تو نمی آیم.

-         من مامور نشده ام که با تو بجنگم . به من دستور داده اند تا کوفه مراقب تو باشم.اگر با من به کوفه نمی آیی پس به راهی برو که نه به کوفه باشد و نه به مدینه تا مجبور نشوم که یا مرد بزرگواری چون تو بجنگم.

-         من به طرف قادسیه می روم.

-         من هم تا دستور بعدی از تو دست بر نمی دارم و به دنبال تو می آیم.

 


 

روز دوم محرم

 

"دشت نینوا"

سوار, کمانی بر دوش  گذاشته بود و به سرعت , اسب می تاخت.گویی پیغام مهمی از کوفه برای حر آورده بود. وقتی به لشکر حر رسید , از اسب پیاده شد.

سلام کرد و نامه ای به او داد . حر , نامه را باز کرد.

خط عبیدالله بن زیاد را شناخت.

-         ای حر ! وقتی نامه من به دست تو رسید حسین و یارانش را نحت فشار بگذار  و آنان را مجبور کن تا در سرزمینی خشک و بی آب قرار بگیرند.

-         سرزمینی خشک و بی آب , گرم و سوزان , تا چشم کار می کرد بیابان بود و نیزه های داغ خورشید که در تن خاک فرو می رفت.دشتی مرده و بی روح .آفتاب سوخته و عطشناک.خاک می نالید . ناگهان اسب امام ایستاد . امام پرسید : " این جا کجاست ؟ "

-         زهیر گفت " کربلا " امام رو به آسمان کرد و گفت: " خداوندا! به تو پناه می برم از کرب و بلا" بعد از اسب پیاده شد و گفت: " خون ما را در این سرزمین خواهند ریخت."

 

 

غدیر

گل همیشه بهارم غدیر آمذه است

شراب کهنه ما در غم جهان باقیست

خدا گفت :" اکملت دینکم" آنک

نوای گرم نبی در رگ زمان باقی است

قسم به خون گل سرخ در بهار وخزان

ولایت علی و آل ،در جهان باقی است

گل همیشه بهارم بیا که آیه ی عشق

به نام پاک تو در ذهن مردمان باقی است

موسوی گرمارودی

سستی شیعیان ظهور

تاحالا فکر کردی اگه همین الآن آقا امام زمان     ظهور کنن تو چی کار میکنی؟ اصلا آمادگیشو داری؟

همین الان فقط چند لحظه بهش فکر کن .............

اصلا تا حالا برای ظهور آقا چی کارا کردی ؟ تاحالا گقتی این کار بکنم به نیت آقام ؟ اصلا تا حالا کاری کردی؟ صحبت های زیر و گوش کن ایشالا که به فکر میافتی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!۱ 

سستی شیعیان ظهور( استاد رائفی پور):

آره همین منو تو رو میگه ها ! خواهر گلم برادر عزیز تو رو به هرکسی که دوست داری و میپرستی کوتاهی نکن این فایل و گوش کن اگه دلت لرزید به هرکسی که میتونی بده گوش کنه !به خدا انتظار فقط گریه نیست که گریه هم هست فقط ندبه نیست که ندبه هم هست فقط..............................

حتما  گوش کنید..........................................

http://www.alvadossadegh.com/fa/download/view.download/13/62.html

آخرین لحقه ایت زنجیر نباش ..................................................................

ظهور آقا نزدیک است

 سخنرانی ویژه  ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه ویژه

سخنرانی فوق العاده استاد پناهیان در رابطه با نزدیکی ظهور

آماده ای مسافر ؟ سفر نزدیک است؟ ره توشه ات آماده است؟ سفر سختی در پیش است!!!

http://www.4shared.com/audio/75nAu8Bb/ruhejonunblogfacom_alaemzohur.html

 

رازی دیگر از اسرار یوگا

یوگا یا پرستش شیطان

یوگا همین ریلکسیشنی که ما تعبیری از به آرامش رسیدن از آن داریم

آیا واقعا این گونه است؟

با خواندن این مقاله خواهید دانست که یوگا چیست؟

حتما بخوانید وبه دوستان خود هم اطلاع رسانی کنید.

http://www.alvadossadegh.com/fa/best-article/5768-l-r-.html

 

یوگا = پرستش شیطان

 

 

 

مصاحبه با ابلیس 2

سخن از یاران خود به میان آوردی در این باره اگر صحبتی داری بیان کن.

ابتدا باید بگویم یارن ولشگریان مرا تعداد زیادی از اجنه و گروهی از انسانها تشکیل داده اند (ترجمه المیزان ج8ص57) که روی هم رفته آنها حربی را تشکیل داده اند به نام حزب شیطان.(مجادله 19) برخی از این نیروها گمراهانی هستند که رفته رفته تحت تاثیر برنامه های من قرار گرفته ونهایتا عضو رسمی این حزب شده اند .(حج192) روی هم رفته مدد کاران من گاهی با نام سربازان (شعرا 95) گاهی با نام دارودسته معرفی شده اند (اعراف 27) افرادی که در حزب وسپاه من مشغول هستند گاهی با عنوان دوستان و یاران شیطان نام برده میشوند (انعام121) وگاهی با عنوان براداران شیطان (اسراء27) سپاه من تشکیل شده است از لشگریان سواره وپیاده (حج192) این به خاطر تندی وکندی عملیاتی است که این شیاطین انجام میدهند . (ترجمه المیزان ج8ص57)

 در مورد این که چگونه به آسمان ها رسیدی ،سخن گفتی،اگر موافقی درباره بازگشتت صحبت کن یا بهتر بگویم :چه شد که از درگاه رحمت حق رانده شدی؟

درمیان فرشتگان مشغول عبادت بودم تا اینکه "خداوند فرمود: میخواهم خلیف و جانشینی برای خود در زمین قرار دهم "(بقره29) با شنیدن این خبر وحشتناک ،به وسط زمین آمدم وگفتم :خداوند اراده کرده که از تو ،موجودی بلند مرتبه بیافریند اما او سرانجام به نافرمانی خاد قیام خواهد کرد ،پس تو سعی کن از این کار جلوگیری کنی.به همین خاطر درزمان موعود ،وقتی جبرئیل وسپس میکائیل وسپس اسرافیل آمدند تا از زمین سرشت آدم را بردارند ،زمین ناله کرد وآنها را بهخدا قسم داد که چنین نکند وآنها دست خالی برگشتند اما سرانجام ،عزرائیل این ماموریت را انجام داد .اما یک چیزی دیدم که مرا امیدوار میکرد وانتوخالی بودن آدم بود چرا که ناگزیر از پر کردن ان از غذا بود و این فرصتی بود تا گمراه شود.(شیطان در کمین گاه ص47) بلکه آدم از گل خشکیده وبدبو درست شد(حجر28) و خداوند در انتها از روح خود در ان دمید وبه همه فرشتگان –که البته من هم در میا آنها بودم دستور داد تا بر او سجده کنند(حجر34) خوب البته ،همه ملائک بی چون و چرا سجده کردند اما من حاضر به چنین عملی نشدم.(حجر30)

 عکس العمل خداوند متعال دربرابر نافرمانی تو چه بود ؟                                                     خداوند بلافاصله دستور داد که از درگاهش خارج شوم.(حجر34) وتا قیامت مرا مورد لعن خود قرار داد.(حجر35) من هم گفتم : همه بندگانت را گمراه میسازم.(حجر39) وخداوند هم فرمود: جهنم را از تو وپیروانت پر میکنم. (اعراف 18حجر34)

 خوب راستی چرا سجده نکردی؟(حجر32)

بینید متم از آتش خلق شده ام در حالی که آدم از گل وخاک(اعراف12) و پر واضح است که آتش برخک برتری دارد.(حجر32) به همین خاطر با قاطعیت وصراحت به خدائند گفتم: من به بشری که از آفریده شده سجده نمیکنم.(حجر33)

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

تسلیت تسلیت تسلیت

 بی حرمتی به قرآن عظیم الشان چیزی جز آشکار ساختن حقانیت وصدق گفتاراین کتاب مقدس الهی نیست .

    

آقا آیا هنوز هم وقت آن نرسیده که رخ بتابانی و از مسلمین مظلوم جهان حمایت کنی؟

   

برادرم وخواهرم آیا زمان آن نرسیده که با فراگرفتن کتاب مقدست و عمل به آن در گوش استکبار جهانی که دم از آزادی وحقوق بشر میزند بزنی؟ مطئن باش تا منو تو نخوایم آقا مون نمیاد ...      

   یا یوسف زهرا داد ازغم تنهایی................

 

دعا

دعا ونیایش درشوق به طلب آمرزش از خدای بزرگ

بارالها بر محمد و آلش درود فرست,وما رابه سر منزل توبه که محبوب توست برسان ,

واز پافشاری بر گناه که نمی پسندی دور ساز.بار خدایا,هنگامی که در وضعی قرار میگیریم که به ناچار مستحق خسارت در دین یا ضرر در دنیا میشویم,پس کاهش را بر دنیای ما

که زود فانی میشود وارد ساز,وعفو و بخششت را در دینمان که بادوام تر است قرار بده.

وچون قصد دو کار کنیم که یکی از آنها تو را از ما خشنود می کند

و آن دیگری تو را برما خشمگین میسازد پس به آنچه در معرض رضای توست ما را متمایل کن ,

واز قدرتمان برامری که سبب خشم توست بکاه ,

ودر این امور ما را به خود وبهاختیار خویش رها مساز ,که نفس انتخاب کننده باطل است مگرآنکه تواش توفیق دهی ,وپیوسته به بدی فرمان دهد مگر آنکه تواش رحمت آوری.

الهی ] ما را از مایه ی ضعف وناتوانی به وجود آورده ای و اساس آفرینش ما را بر سستی نهاده ای , وآغاز ما را از آبی ناچیز بنا گذاشته ای , پس ما را جز به نیروی تو حرکتی وجز به یاری تو قوتی نیست ,

پس به توفیق خود نیرویمان بخش وبا هدایتت به راه صواب استوارمان دار ,و

چشم دلمان را از آنچه در مسیر عشق غیر توست کور ساز,

وهیچ کدام از اعضای ما را در معصیت خودپیشرفت مده.بارالها ,پس بر محمد و آلش درود فرست ,

ورازهای دلمان , وحرکات اعضایمان , ونگاه های چشممان,و

سخن زبانمان را در برنامه هایی قرار ده که موجب ثواب تو باشد

تا کار نیکی که موجب ثواب توست از دست ما نرود , وکار بدی که موجب عقاب توست برای ما نماند.

کتاب مصاحبه با ابلیس تالیف اصغر بهمنی

مصاحبه با ابلیس

قسمت اول

بین طرفین مصاحبه مقرر گردید در حین مصاحبه بی احترامی نسبت به طرف مقابل ننموده واز ناسزاگویی عصبانیت برهم زدین جلسه و توهین به اعتقادات یکدیگر جدا خودداری نمایند .همچنین ابلیس قبول نمود که در آنچه میگوید صادق وراستگو باشد.

*به عنوان اولین سوال میخواهم که خودت را معرفی کنی؟

من از طائفه جن ها هستم.(معارف قرآن ص314و316) خیلی جلوتر از انسان خلق شدم(حجر27)نام اول من حارث بود(سفینة البحار ج1ماده ابلیس)اماپس از انکه با آدمایزاد افتاد ,مرا ابلیس نامیدند ومشهورم به شیطان اما فراموش نشود که من رئیس شیاطین هستم."اصولا به هر موجود موذی وسرکش وطغیانگر شیطان میگویند به همین خاطر در گذشته به میکروب ها هم شیطان میگفتند." (تفسیر نمونه ج5ص407 وکافی ج6ص385)

*چرا تغییر نام دادی ؟ چرا ابلیس نام گرفتی ؟

خودم نامم را تغییر ندادم بلکه از ان وقتی که ازدرگاه الهی رانده شدم وتمام پلها را پشت سرم خراب کردم و " ازرحمت خدا مایوس شدم مرا ابلیس نامیدند" (ابلیس از ماده بلس است به معنی ناامیدی , کتاب العین ص93)

*ازصفت وکنیه هایی که به تو نسبت داده اند برایمان بگو.

صفات متعددی داشتم از جمله : عزرائیل { به معنی عزیز شده که به دوران عظمت من بر می گردد که در میان ملائکه آسمان از احترام خاصی برخوردار بودم (مجله نور علم دوره 5شماره4و5 ص78)} , وسواس به معنای وسوسه گر,رجیم به معنی سنگباران شده ورانده شده ,صاغر به معنی پست و ذلیل(اعراف 12),خناس به معنی پنهان شدن و باز پس رفتن (العین ج4ص199) چراکه وقتی اراده داشته باشم به قلب کسی راه یابم اگر ان شخص خدا را یاد کند من بر میگردم و پنهان میشوم.واما این کنیه ها را هم به من نسبت داده اند : ابومره,ابوخلاف,ابولبینی"گویند لبینی دختر او بوده" ,ابوکرداس,ابوقتره,ابودجانه,ابوالجن"دربرابر ابوالانس برای آدم" (دائرة المعارف بزرگ اسلامی ج2ص593)

*گفتی که از طائفه اجنه هسی ,بگو چگونه به عالم بالا و در میان فرشتگان جای گرفتی؟

من هم مانند دیگر اجنه به زندگی عادی خود مشغول بودم تا این که بین این طائفه فتنه وفساد بالا گرفت,در این زمان بود که خداوند عده ای از مملائکه را تا مارا به نابودی بکشانند,انها ماموریت خود را عملی ساختند ومن در ان میان به اسارت ملائکه در امدم ,در اسارت به انها گفتم که من از مومنان هستم و در فتنهو فساد شرکت نداشتم حالا که همه همنوعان مرا کشتید مرا با خودتان به آسمان ببرید تا همراه شما خدارا عبادت کنم. (شیطان در کمین گاه ص43)

 *کمی بحث را خصوصی کنیم درباره ازدواج وفرزندان خودت برای ما تعریف کن.

وقتی که زمان ازدواج من فرا رسید خداوند از غضب ,تکه آتشی راپدید کرد وازآن اتش همسری را برای من به وجود آورد.(شیطان در کمین گاه ص28) ,در مورد فرزندان هم باید بگویم من هم مانند شما انسانها دارای فرزند و نسل هستم اما نه مانند آدمیان(المیزان ج8ص57).در اینجا باید یادی کنم از "هام" که با دوواسطه فرزند من بود اما راه مرا ادامه نداد او در کودکی به دست نوح توبه کرد.

و اما در مورد سخنی که تبذیرکنندگان را برادران شیطان معرفی کرده است.(اسراء 27) به این دلیل است که اینان حق خویشان ودرماندگان را پایمال میکنند واموال خود را هرچند از راه حلال به دست آورده اند در راه غیر صحیح مصرف میکنند,چنین کسانی با من رابطه برادری خواهند داشت.

 *از فرشته ها گفتی,از رابطه ات با آنها برایمان بگو .

وقتی قدم به آسمان ها گذاشتم بیشتر از پیش با ملائکه آشنا شدم .هر لحظه بر عبادتهایم میافزودم تا جائی که جبریل و میکائیل و اسرافیل را به حیرت آوردم وبه هم گفتند: خداوند عشق و علاقه به عبادت وقدرتی که به این بنده داده به هیچ کس نداده است .(شیطان در کمین گاه ص45)

براثر همین عبادتها بود که در بین انها عزیز ومحترم شدم اما پس از رانده شدن از درگاه الهی "من اولین کسی بودم که مورد لعن ان سه فرشته بزرگ واقع شدم(البحارالانوار ج60ص278) آن روز که فرشتگان در لوح مشاهده کردند که یکی از مقربان الهی مورد لعن خدا قرارمیگیرد ,از من خواستند که با تکیه بر مقام بلندی که دارم از خدا بخواهم که چنین عاقبتی در سرنوشت آنها نباشد,من دعا کردم اما خودم را فراموش کردم.(المیزان ج8ص57 ,ابلیس ص4).

همان طور که در تجمع بدکاران بنابر دستور من دهها برابر آنها شیطان جمع میشوند وآنها راتکرار میکنند ,در تجمع مومنان هم فرشتگان جمع میشوند واین یک مقابله به مثل است(کافی ج2ص499) .وگاهی بر سر مسئله مهمی بین یاران من وفرشتگان درگیری ایجاد میشود تا جائی که ممکن است فرماندهی شیاطین را مستقیما خودم به عهده گیرم ,این در گیری ممکن است از این ذکر خدا آغاز شود که مومنی مرتب بگوید: لا حول ولا قوةالا بالله العلی العظیم وصلی الله علی محمد وآله الطیبین.در این نبرد بر ما زخمهایی وارد میشود که آعمال و گفتار مشرکان باعث بهبودی می گردد .ما از این گونه افراد سواری خوبی میگیریم.

سایت موعود

دوستان عزیز سایت موعود هر روز با مطالب بسیار زیبا جالب ودانستنی روز آخرالزمان ومهدویت به روز میشه .حیفم اومد که شما عزیزان از اونها بی خبر باشین . حتما سری به این سایت بزنید. 

http://mouood.org/

سلام

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام دوستان عزیز

خداروشکر که دوباره فرصتی شد که بتونم در خدمتتون باشم  به خاطر  تاخیر طولانی مدتم منو ببخشید.

ماه مبارک رمضان بر همتون مبارک و التماس دعا

علی ثانی عشر - مقامات نورانی امام علی از زبان خودشان

                                   

                                                                     بسم الله الرحمن الرحیم

باز طبعم کرد ساز ساحت قدوس ولایم " تا زند بر فراز قوه عرش اولایم " رفته بر بام علی بنشسته سرگردان و حیران " تا ببینم جلوه ای از

آن شه ملک بقایم "  ناگهان از در رسیدم آن مه والای عصمت "  حضرت مولا  امین حق  علی مرتضایم " پس بدو گفتم علی جان " ای

فدایت جسم و جانم " خود ز نفس خویشتن برگو " تو ای مشکل گشایم " گفت رو " رو

این معمایست بس دشوار و مشکل " کی توان رفتن بکام پشه آن بهر ولایم "  گفتمش دانم ولیکن عاشقت از خود مرنجان " خود تو برگو

کیستی ای دل ربای جان   فزایم "  گفت دانی کیستم  :

من ابن عم مصطفایم " من سفیرم  " من امیرم  " من علی مرتضایم "

ابن بو طالب منم " سردار هستی " سر مطلق " جلوه پروردگارم " من امام و پیشوایم " حافظ نسل نبیم " سحر ختم المرسلینم "

همسر زهرای اطهر " زهره خیر النسایم " من امیر المومنینم " من شه دنیا و دینم " نور حق و باب حسین تشنه  " شاه کربلایم "

دختری دارم نمونه " زینب آن  فخر شجاعان " مثل کلثومم که دارد ؟  باب مام مجتبایم  " من علیم  " من امام المتقینم "

سرور اهل یقینم " شاه اقلیم هوایم " این منم تندیس ایمان " این منم تفسیر قرآن " نقطه الباء وجودم " سر امکان و بقایم " باء بسم الله "

سر رحمتم  عین رحیمم " مدح من حمد خدا " زیرا که من شیر خدایم " وجه رب العالمینم " مالک اندر یوم دینم " ذکر من ایاک نعبد "

مستعین کبریایم " من صراط المستقیمم " من شه ملک قد یمم " دشمنم گم کرده ره " مغضوب  حق نارش جزایم " لم یلد از مادر گیتی

چو من در یتیمی (2 ) " لم یکن للفاطمه کفوی بجز ء نور ولایم " من شهیدم " صالحم " برتر ز جمله انبیایم " عبد احمد هستم و مولای

دین " میر سخایم " .

این منم طه و یایسن " قاف عین و سین و نونم بل قلم و الذاریاتم  و الضحی  و هل اتی یم " من مزمل " من مدبر " من به معراجش

مکبر " مر سلاتم  " ناشراتم  " بوتراب  پارسایم " سلسبیلم  کوثرم " من مالک یوم القرارم " جنت و نارش بمن بسپرده از امر خدایم "

من صراطم " عین میزانم  " شفیع شیعیانم " سندسم  " استبرقم  " من زنجبیل  دلربایم "

((نازعاتم  " ناشطاتم  " سابحات و سابقاتم  "  و السماء ذات البروجم "  یوم موعود و جزایم   " عین فجرم " ذات وترم "  شفع را باب

عظیم" شاه اصحاب یمانم " سروالشمس و ضحایم " تین و زیتون " طور سینین و تجلای نهارم " این منم آن احسن تقویم کز باطل جدایم

لیله القدرم که از آلاف اشهر برترم " من مطلع الفجرم " سلامم " جمله قر آن در سنایم " دین بمن گردیده کامل " نعمت حق را تمامم "

مکتب اسلام را من رهبری بس پر بهایم " )) من بشیرم " من نظیرم " من سراجم " من منیرم " شاهد اعمال خلقم " لطف حق را من

گدایم .

این منم آیات محکم " بلکه من ام الکتابم " این منم قرآن ناطق " بر رضای حق رضایم " صابرین و صادقینم " قانتین و منفقینم "

من همان مستغفرینم " با سحر ها آشنایم " من اولوالعلمم " اولوالاابوابم و هم اهل ذکوتم " من اولوالامرم که حق واجب نموده

اقتدایم " این منم کاندر رکوعم " معطی خیر و ذکاتم "  این منم مقصود بلغ لم کشف را من  ندایم "   من خودم مفتاح غیبم "

من خودم عین شهودم "   دومین مخلوق حقم "   راسخ علم خدایم "   سا بقون  الا ولونم "     طائبون الحامدونم  "

سائحون  الراکعونم "  ساجدون را پیشوایم " مخرج حیم زمیت  " مخرج میت ز حی " من قسیم عمر و رزقم "  من بهشت

دلگشایم " کوکب دری منم من (2) " من نور مشکات و سراجم " من همان نور علی النورم  که مصباح خدایم  "  من خودم جنات

عدنم " اعظم آیات حقم " مهد تقوی و حیات طیب  و عشق و صفایم " من درخت طور هستم " کز تجلای جمالم  "

موسیی عمران  بشد  مدهوش سینای  طوایم "  این منم فضلا له و نصر و اله و فتح قریبم  " محسنینم " مسلمینم " مومنین را مقتدایم

((( صافاتم " تالیاتم  " نار و سقف رفیعم من " الف لام میم و صاد  و مفتخر بر انمایم " انجم ثاقب " بدر طالع " خالص دین مبینم ")))

والقمر روی منیرم " تاج  راس مصطفایم " اول و آخر منم " هم ظاهر و باطن منم " عروه الوثقی دینم " قاضی یوم القضایم  "

من که در ام الکتاب حق علی و هم حکیمم " من که فرقانم " بلاغم " شاه اخوان صفایم "  کعبه را زادگاهم " قبله را رکن رکینم "

حجر اسماعیل و زمزم و کوه صفایم " مروه ام " رکن یمانم " مستجار و مستجیرم  و هم مقامم بهر ابراهیم و هم کوه حرایم "

من که میقاتم " منی یم " مشعرم " سعیم " طوافم " من همان بیت الحرامم " بیت مامور خدایم " شاهد بزم  الستم "

با خدا عهد بستم " اهل ذکرم " نور حقم " معنی  قالوا  بلی  یم  " انبیاء را من معلم  " اولیاء را اوستادم " اصفیاء را مرشد م من "

قله کوه طفایم " من خلیلم " من ذبیحم  " شیث و ادریس و کلیمم " عیسیی روح اللهم من "  ثانی آل  عبایم " حامل نوحم به کشتی "

ناجی  موسیی  به  بحرم   "  صاحب یونس  به  بطن  حوت و  یار بی نوایم "  خضر و  الیاسم  من  و داوود  و ذی الکفل  نبیم "

حامی عیسی به مهدم "   یار شیخ الا نبیایم   "   قلب احمد هستم "  نور دل آن شهریارم  " من محمد را امینم "

دین حق را من بهایم " من نگهبان زمینم " سر  رفع  آسمانم " آمرم شمس و قمر را " حافظ  عرش  و فضایم "

این منم   صدیق اکبر "  این منم  فاروق  اعظم " من پیمبر را  وزیرم "  بهترین اوصییایم "  من ید اللهم " منم  عین اله  و وجه خدایم "

قدرت الله " نعمت الله " رحمت بی انتهایم " نسخه اسماء حسنی و منم آن  اسم اعظم  " چون که من اصل الاصولم "

شاه  فرد مومنینم " شه سوار  متقینم " آیت عظمی ی حقم " قامت  شرم و  حیایم  " فاتح  خیبر منم  " کوبنده  شرک و  عنادم  "

بدر و احزاب و احد را قائدی مشکل گشایم  "

من علمدارم " سپه دارم  " امیر تاج بخشم " من نبی را   دلسوز  و با مهر و وفایم  " حیدرم من " صفدرم من " عبد حی داورم من "

قاب قوسین شهودم " منبع  جود و عطایم  " من صلا تم " من ذکوتم " من صیام و هم جهادم " اصل و فرع  دینم و کروبیان را مقتدایم "

دیدن رو یم  عبادت (2 )

چون جمال کردگارم"       وصف من توصیف حق "       من جلوه نور خدایم"       حب من ایمان و بغضم کفر و الحاد و شقاوت "

شیعیانم  شادمان و درد آنها  را دوایم

در شجاعت نامدار م " در صداقت  بی مثالم " ساقی حوض  شراب طاهر و آب بقایم " جان من جان محمد   "  جان او جان من آمد"

این تعهد نزد حق بستیم در عرش اولایم "  خاک در گاهم بشد مسجود جبریل و ملائک "  اسجدوا  فرموده بهر تربت پاکم خدایم "

فیض وجودم   " قسط و عدلم "     دشمن ظلم و فسادم   " من خودم  سیف اللهم  "    من    تاجدار   لا فتی یم "

 

ساعیا دانی که هستم  ؟           بنده  پرور دگارم "         چون که  عبدم  (2)      حق بدادم  این چنین  عز  و بهایم  .

 

                                                                                                                                            والسلام

علی

(  علی همای رحمت  )

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا  را                           که بما سوی فکندی همه سایه هما را

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی  بین                           به علی شناختم من بخدا قسم  خدا  را

مگر سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ                           به شرار قهرسوزد همه جان ما سوی را

برو ای گدای  مسکین  در خانه  علی  زن                          که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جزء از علی که گوید به پسرکه قاتل من                         چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب                            که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاک بازان                           چو علی که می تواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت                          متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت                         که زکوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت                               چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

چو توئی قضای گردان به دعای مستمندان                         که زجان ما  بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم                        که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی                        به  پیام  آشنائی  بنوازد  آشنا  را

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب                     غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

                                                  شهریا ر

ای پادشه خوبان ، داد از غم تنهاءی

     دل بی تو به جان آمد ،وقت ست که باز آءی   

*میثاق با مهدی ارواحنا فداه*

گفتم که روی خوبت ازماچرا نهان است            گفتا توخودحجابی ورنه رخم عیان است

گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت               گفتا نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است

گفتم مراغم تو خوشتر زشادمانی                    گفتا که در ره ما ،غم نیز شادمان است

گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم                   گفتا هر انکه سوخت کی ناله وفغان است

گفتم فراغ تاکی ؟ گفتا که تا تو هستی               گفتم نفس همین است؛ گفتا سخن همان است

گفتم که حاجتی هست، گفتا بخواه ازما              گفتم غمم یفزا، گفتا که رایگان است

گفتم ز خویش بپذیر این نیمه جان که دارم         گفتا نگاه دارش غم خانه ی تو جان است

یکی از وظایف شیعیان

اطاعت پذیری

 

امامت یک امام جز با اطاعت امت از او و پیشوایی یک رهبر جز در سایه ی فرمان پذیری پیروانش تحقق نمی پذیرد .خدا هیچ پیامبری را نفرستاده مگر برای آنکه اطاعت شود . (نساء آیه ی 64) وهیچ امامی را مقرر نداشت مگر آنکه مردم را به اطاعت وفرمانبری از او فراخواند .(نساء 59)

اما زمان اگرچه در پس پرده ی غیبت است اما اراده و فرمانش در میان همه ی خلایق جاری و نافذ است .دستوراتش را باید شناخت  فرمانهایش را باید اطاعت کرد حاکمیت او را باید گردن نهاد و همین هاست که زمینه ی ظهور را فراهم می آورد .

او خود فرمود :

" اگر شیعیان ما که خداوند انان را به اطاعت خویش موفق گرداند در وفای به عهد الهی هم د و هم پیمان می شدند سعادت دیدار ما از آنان به تاخیر نمی افتاد . " ( احتجاج 0طبرسی)

 

به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی  خداست ؟ ( یس 60-61)

و آیا این پرستش جز با اطاعت محض ولی خدا تحقق پذیر است؟

" خوشا به حال شیعیان مهدی قائم علیه السلام آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سر سپردگان اوامر او ." (بحار الانوار ج 52 ص 150)

 

منتظرین حضرت مهدی علیه السلام همان نیک بختانی هستند که اگر در حضور او باشند جز اطاعت نمی شناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمی دهند.

 

و باز هم امام صادق علیه السلام می فرمایند: "اطاعت و فرمان پذیری منتظرین از امام زمان علیه السلام افزون تر از اطاعت و فرمان بری کنیزی از مالک و مولای اوست. " ( بحار الانوار ج 52 ص308)

 

 

زنده شدن دختر سه ساله  

 

فردی که اهل عربستان است در مسج جمکران می گوید:

" ما اهل تسنن بودیم . اهل تسنن اسم حضرت فاطمه علیها السلام و زینب علیها السلام را برای بچه ها خوب نمی دانند وعقیده دارن هر بچه ای به این نام باشد به زودی می میرد.

اما من همسری داشتم که فاطمه نام داشت و در اولین زایمان نیز دختری به دنیا اورد .فامیل من اسم حفصه را برای دخترم انتخاب کردند ولی من زیر بار نرفتم و اسم فرزندم را نیز فاطمه گذاشتم.

بعد از سه سال فاطمه مریض شد دخترم را خدمت قبر پیامبر اکرم صل الله علیه وآله وسلم بردم و از ایشان شفا خواستم .الحمد الله شفا دادند بعد از برگشتن از نزد قبر حضرت رسول دخترم خوابید خوابش طولانی شد هرچه صدایش کردیم بیدار نشد  او را دکتر بردیم دکتر گفت: " بچه مرده است ." به دکتر دیگری مراجعه کردیم او هم همان را گفت .

دختر را با اشک و آه همراه همسرم و یاسر فامیل به غسالخانه جهت شست و شو بردیم بعد از چند دقیقه دیدم دخترم حرکت کرد و از من آب خواست برایش آب آوردم آب را نوشید و سپی بغلش کردم. دخترم گفت : بابا خواب بودم در عالم خواب مشاهده کردم مردی پیش من ایستاده و دو رکعت نماز خواند بعد از نماز دست مبارکش را بر سر من مالید و گفت: " بلند شو شما زنده می مانید و فعلا نمی میرید من یک نکته می گویم به بابایت بگو شیعه شوید و مذهب سنی را ترک کنید ."

 این مساله باعث شیعه شدن من شد .

سپس برای تشکر و قدر دانی از آقا عازم ایران شدم و به مسجد جمکران آمدم.

 

برگرفته از کتاب  کرامات امام زمان ص 22

 

روز نهم محرم

 

" کربلا "

روز , روز تاسوعاست  و شب , شب عاشورا , فردا تمت انتظار ها به پایان می رسد .

در میان خیمه های امام حسین علیه السلام جنب و جوشی عجیب است یکی سلاح خود را برای جنگ آماده می کند . دیگری مشغول عبادت و مناجات با پروردگار است. آن دیگری قرآن می خواند.

هر چند لحظه گروهی از جاسوسان عمر سعد , به پشت خیمه ها می آیند تا از اواضاع امام حسین علیه السلام و یارانش با خبر شوند. بر لبان امام آیه ی شریفه  " و لا یحسبن الذین ... "  جاری است.

 

محرم

روز هشتم محرم

 

" کوفه "

شهر کوفه خجل و شرمگین از مردم خویش در بهت و سکوت فرو رفته است.

در کاخ عبید الله شیطان همه امور را در دست گرفته وهر فرمانی که می خواهد از دهان او صادر می کند. آخرین فرمان این است : بر حسن و یارانش بتازید آنها را بکشید و اجسادشان را زیر سم اسبان لگد مال کنید. سر حسین را نیز بر نیزه کنید و به کوفه آورید . شمر بن ذی الجوشن نامه عبید الله را می گیرد و به طرف کربلا حرکت می کند.

 

محرم

روز هشتم محرم

 

" کوفه "

شهر کوفه خجل و شرمگین از مردم خویش در بهت و سکوت فرو رفته است.

در کاخ عبید الله شیطان همه امور را در دست گرفته وهر فرمانی که می خواهد از دهان او صادر می کند. آخرین فرمان این است : بر حسن و یارانش بتازید آنها را بکشید و اجسادشان را زیر سم اسبان لگد مال کنید. سر حسین را نیز بر نیزه کنید و به کوفه آورید . شمر بن ذی الجوشن نامه عبید الله را می گیرد و به طرف کربلا حرکت می کند.

 

محرم

روز ششم محرم

 

" کربلا "

کربلا در تب داغ خورشید می سوزد همه در انتظاری سخت به سر می برند.

دشمن برای جنگیدن با امام حسین علیه السلام لحظه شماری می کند ." آیا این ها همان مردمی هستند که صدها نامه برای امام حسین علیه السلام فرستادند وبا او بیعت کردند؟!."

 

محرم

روز هفتم محرم

 

" کربلا "

پانصد سرباز مسلح به نیزه و شمشیر و کمان در اطراف رود فرات کشیک می دهند .

ای پسر سعد ! من آب را بر یهود و نصارا حلال کرده ام اما بر حسین و اهل بیت او حرام می کنم.

آب فرات را به روی آنها ببند و نگذار یک قطره آب بچشند .

محرم

روز اول محرم سال 61 هجری قمری

 

"صحرای نجف"

-         ای حر ! از ما چه می خواهی؟

-         می خواهم تو را به کوفه نزد امیر عبید الله ببرم.

-         من با تو نمی آیم.

-         من مامور نشده ام که با تو بجنگم . به من دستور داده اند تا کوفه مراقب تو باشم.اگر با من به کوفه نمی آیی پس به راهی برو که نه به کوفه باشد و نه به مدینه تا مجبور نشوم که یا مرد بزرگواری چون تو بجنگم.

-         من به طرف قادسیه می روم.

-         من هم تا دستور بعدی از تو دست بر نمی دارم و به دنبال تو می آیم.

 


 

روز دوم محرم

 

"دشت نینوا"

سوار, کمانی بر دوش  گذاشته بود و به سرعت , اسب می تاخت.گویی پیغام مهمی از کوفه برای حر آورده بود. وقتی به لشکر حر رسید , از اسب پیاده شد.

سلام کرد و نامه ای به او داد . حر , نامه را باز کرد.

خط عبیدالله بن زیاد را شناخت.

-         ای حر ! وقتی نامه من به دست تو رسید حسین و یارانش را نحت فشار بگذار  و آنان را مجبور کن تا در سرزمینی خشک و بی آب قرار بگیرند.

-         سرزمینی خشک و بی آب , گرم و سوزان , تا چشم کار می کرد بیابان بود و نیزه های داغ خورشید که در تن خاک فرو می رفت.دشتی مرده و بی روح .آفتاب سوخته و عطشناک.خاک می نالید . ناگهان اسب امام ایستاد . امام پرسید : " این جا کجاست ؟ "

-         زهیر گفت " کربلا " امام رو به آسمان کرد و گفت: " خداوندا! به تو پناه می برم از کرب و بلا" بعد از اسب پیاده شد و گفت: " خون ما را در این سرزمین خواهند ریخت."

 

 


 

روز سوم محرم

 

" کوفه "

عبید الله بن زیاد : " ای پسر سعد ! دستور این است: با حسین بجنگ و او رابکش."

-         عمر سعد: " ای امیر ! مرا از این کار معاف کن ."

-         عبید الله : " مگر حکومت ری را نمی خواهی ؟"

-         عمر سعد : " من همیشه آرزو داشتم که حاکم ری بشوم. اما... اما یکشب به من مهلت بدهید تا کمی فکر کنم."

-         قاصدی به نزد امام  حسین علیه السلام فرستاد تا از نیت او با خبر شود.

-         امام حسین علیه السلام به قاصد عمر سعد گفت: " اهل دیار شما برای من نامه های بسیار نوشتند و از من خواستند تا به کوفه بروم . حالا اگر از آمدنم منصرف شده اید, بر می گردم و می روم. "

 

 


 

روز چهارم وپنجم محرم

 

" کوفه "

عبید الله بن زیاد  : " به شبث بن ربعی بگویید به کاخ بیاید. ا. جنگجو و تیر انداز ماهری است و باید به لشگر عمر سعد بپیوندد. "

شبث بن ربعی : " ای امیر ! من بیمارم و نمیتوانم در جنگ شرکت کنم . "

عبید الله بن زیاد : " بیماری را بهانه نکن و با حسین بجنگ. پاداش خوبی به تو داده خواهد شد."

شبث بن ربعی : " چاره ای نیست. از پاداش امیر عبید الله نمی توانم چشم بپوشم.  "

  

 

برگرفته از كتاب ...............نماز وعبادت امام زمان عليه السلام   / عباس عزيزي

 

 

مهدي جان ! هنگام ظهور و حضورت كي فرا مي رسد كه همه ي دل ها منتظر توست و همه مظلومان جهان انتظار قدوم مبارك تو را مي كشند نمازگزارانن همگي منتظر تو هستند كه پشت سر تو نماز را اقامه كنند

مهدي جان ! كي مي آيي تا  نماز را در تمام جهان احياء كني.

 

 

نماز از ديدگاه امام زمان عليه السلام

نماز از ديدگاه امام زمان عليه السلام

 

 

نماز عامل شكست شيطان

هيچ چيز مثل نماز بيني شيطان را به خاك نمي مالد و او را خوار نميكند پس نماز بخوان و بيني شيطان را به خاك بمال.

                                                                          بحار الانوار  ج53 ص 182

 

فضيلت نماز در مسجد مقدس جمكران

حسن بن مثله جمكراني از حضرت مهدي عليه السلام نقل مي كند:

" هركس دو ركعت نماز ( نماز امام صاحب الزمان ) را در اين مكان " مسجد مقدس جمكران بخواند مانند آن است كه دو ركعت نماز در كعبه خوانده باشد.

                                                                       مستدرك الوسايل ج 3 ص 447

 

لازم ترين سجده

سجده ي شكر ( بعد از نماز ) از لازم ترين و واجب ترين سنت هاي مستحبي است."

                                                                           بحار النوار   ج53 ص 161

 

تاخير نماز صبح

ملعون است ملعون است آن كسي كه نماز صبحش را تاخير بياندازد تا زماني كه ستارگان محو شوند.

                                                                             بحار الانوار  ج53  ص16

 

تاخير نماز مغرب

ملعون است ملعون است كسي كه نماز مغربش را تاخير بياندازد تا زماني كه آسمان پديدار شود.

                                                                          بحار الانوار  ج 53 ص  15

 

كراهت سجده بر قبر

سجده بر قبر جايز نيست .                                         احتجاج طبرسي  ج 2 ص 490

 

توحيد حضرت مهدي عليه السلام

حضرت مهدي عليه السلام فرمودند : " نماز و همه اعمالم و زندگي و مرگم براي خداست شريكي براي او نيست بدين امر مامور شده ام و از مسلمانانم.

                                                              صحيفه المهدي عليه السلام ص62.63

 

 

عبادات مورد توجه حضرت مهدي عليه السلام

سيد احمد رشتي مي گويد : "

در سفر حج كه خدمت امام عصر عج الله تعالي فرجه الشريف مشرف شدم آن حضرت فرمود :

" چرا شما (نماز ) نافله نمي خوانيد ؟ نافله نافله نافله ! "

سپس فرمودند : " چرا شما (زيارت ) عاشورا نمي خوانيد ؟ عاشورا عاشورا عاشورا !"

بار ديگر فرمودند : " چرا شما ( زيارت ) جامعه نمي خوانيد ؟ جامعه جامعه جامعه !

                                                                            نجم الثقاب ص 466.465

 

فرمايشاتي از امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف به آيت الله مرعشي

مرحوم مرعشي در ضمن نقا جريان تشرف خود به محضر مبارك حضرت بقيه الله عليه السلام مي فرمايد:

" مجلس نزديك دو ساعت طول كشيد و در اين مدت مطالبي رد و بدل شد كه به بعضي از آنها اشاره مي كنم .از جمله مطالب در اين جلسه تاكيد ( آن حضرت ) بر تلاوت و قرائت اين سوره ها بعد از نماز هاي واجب بود :

بعد از نماز صبح سوره  ياسين

بعد از نماز ظهر سوره  نبا

بعد از نماز عصر سوره  نوح

بعد از نماز مغرب سوره  واقعه

بعد از نماز عشاء سوره  ملك

ديگر اين كه تاكيد فرمودند بر دو ركعت نماز بين مغرب و عشاء كه در ركعت اول بعد از حمد هر سوره اي خواستي مي خواني و در ركعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را مي خواني و فرمودند : كفايت مي كند اين از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنانكه گذشت.

و تاكيد فرمودند : كه بعد از نماز هاي پنج گانه اين دعا را بخوان

 " اللهم سرحني عن الهموم والغموم و وحشه الصدرو وسوسه الشيطان برحمتك يا الرحم الراحمين"

وديگر تاكيد بر خواندن اين دعا بعد از ذكر ركوع در نماز هاي يوميه خصوصا ركعت آخر.

" اللهم صل علي محمد و آل محمد و ترحم علي عجزنا و اغثنا بحقهم"

شيفتگان حضرت مهدي  ج1 ص133

 

 

 

 

 

بار الها ! بر محمد و آلش درود فرست و معرفت برتري اين ماه و بزرگداشت احترامش و خود داري از محرمات در آن را به ما الهام كن و ما را به روزه داشتن آن با حفظ جوارح از گناهان و به كار بردن آنها در آنچه كه تو را خشنود مي نمايد ياري ده تا با گوشمان به گفتار لغو گوش نكنيم و با چشمانمان به تماشاي لهو نشتابيم و دستهايمان را به حرامي دراز نكنيم و به سوي ممنوع تو گام بر نداريم و شكمهايمان جز به حلال پر نشود و زبانمان به غير آنچه كه تو گفته اي كويا نگردد و جز در كاري كه به ثواب تو نزديك مي كند به كوشش بر نخيزيم و جز آنچهاز عقوبتت نگاه دارد فرا نگيريم آنگاه اين همه را از خود نمايي رياكاران و شهرت خواهي  شهرت طلبان خالص و پاك گردان به گونه اي كه كسي را با تو در اين امور شريك نكنيم و مقصد ومقصودي غير تو نداشته باشيم.

                                                                  فرازي از دعاي 44 صحيفه سجاديه

 

ویژه ایام ماه مبارک رمضان

" در رمضان زمان را از دست ندهيم "

 

رمضان يعني چه؟

 رمضان از مصدر " رمض " به معناي شدت گرما و تابش آفتاب بر رحل است.

انتخاب چنين وا‍ژه اي به راستي از دقت نظر ولطافت خاصي برخوردار است . چرا كه سخن از گداختن و گداخته شدن است.وشايد به تعبيري دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس وتحمل ضربات بي امانش _ زيرا رمضان ماه تحمل شدائد و عطش است _ مي باشد. عطشي ناشي از آفاتاب سوزان يا گرماي شديد روزهاي تابستان و عطش ديگر حاصل از نفس سركشي كه پيوسته مي گدازد و سوزش جبران ناپيري دار.

 

ارزش و جايگاه ماه رمضان

ماه رمضان ارجمند ترين و خجسته ترين هنگامه ي هستي است و خداوند آن را بر همه ي هنگامه هاي ديگر برتري بخشيده است. پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در آستانه اين ماه خطبه اي مي خواند و مردم را به شكوه آن آگاه مي ساخت. در اين آگاهه ها حتي نفس كشيدن در ماه رمضان عبادت شمرده شده است. زيباتريت تعبير از اين ماه همان است كه پيامبر فرمود :

" اين ماهي است كه در آن خداوند شما را به ميهماني خويش فرا خوانده است."

 

روزه داشتن / نگاهداري اندام هاي بدن و نيز انديشه و گمان از گناه / صدقه دادن به نيازمندان / فراوان خواندن قرآن / مهرورزيدن به بي كسان و يتيمان و فوماندگان / وآمرزش خواهي از كارهاي سفارش شده اين ماه به شمار مي روند.نيز بسيار سفارش شده است كه مومنان در اين ماه يكديگر را به هنگام افطار اطعام دهند گرچه بسيار كم باشد. از برآيند گفتارها و رفتارهاي پيشوايان پاك ما بر مي آيد كه خوشرفتاري با مردم و رعايت حقوق اجتماعي زمينه ي پيشرفت معنوي و بهره گيري از پاداش هاي اين ميهماني خجسته است .

در اين ميهماني گناهان بندگان چنان پاك مي شود كه گويي مي سوزند و ذوب مي گردند و به همين دليل نام "رمضان" بر اين ماه نهادند .

 

روزه داران واقعي چه كساني هستند ؟

امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايند:

" روزه تنها نخوردن و نياشاميدن نيست و براي آن شرطي است كه تنها با رعايت آن روزه محقق مي گردد و آن نگاهباني معنوي و دروني است .

1)    زبان خود را از دروغ نگه داشتن .

2)    ديده هاي خود را از حرام پوشاندن .

3)    از حسد پرهيزيدن.

4)    غيبت نكردن.

5)    از ياد خدا و نماز غفلت نورزيدن.

6)    چنان بودن كه گويا قيامت و آخرت را در نظر خود و مرگ را در پيش رو داشتن.

 

نقش روزه در سلامت جسم و روان

اصولا فريضه روزه از دو جنبه عام وخاص متضمن تامين سلامت رواني در افراد مي گردد. لذا از آنجا كه عبادت بع در گاه حق از اعماق جان انسان ها بر يم خيزد ريشه تمام اختلالات رواني كه همان اضطراب مي باشد از نهاد آدمي دور شده و انسان به عنوان موجودي سر گشته به موجود آرام و وحدت يافته تبديل مي شود. فرد مومن در ماه رمضان كه ماه تربيت عملي نفس و تهذيب رفتار است طي يك برنامه زمان بندي شده مدون يك ماهه ضمن بازنگري به احوال و عملكردهاي گذشته خود به طور مستمر به پرورش بعد روحاني و معنوي خويش مي پردازد و با امساك از ارضاي پاره اي از غرايز خود نظير گرسنگي . تشنگي .... در طول روز ضمن تامين سلامت جسماني خود را از ورطه هولناك تعارض ها استرس ها و منازعات مادي صرف و وسوسه  كه منشاء بسياري از اضطراب ها و اختلالات رواني فارغ مي كند و يكسره جسم و جان خود را به دست مربي و سازنده خود مي سپارد  تا هرگونه اختلال و بي نظمي كه در مسير انسانيت انسان و سلامت روان او در جريان زندگي صورت گرفته است تصخيخ يا بازسازي نمايد.

 

بار الها !

بندگي بندگان فروتن و بزرگ دلي و واقع بيني خدا ترسان روزي ام كن.

به حق امان بخشي خود اي پناه دلها

 

آداب افطار

چه زيباست كه بنده روزه گزار به هنگام گشودن خويش ذهن و زبان و جانش را از شميم ياد دوست آكنده سازد و عطر اين ذكرها و عبادت ها را در بهارستان جان پراكنده سازد:

1)    به جا آوردن نماز مغرب پيش از روزه

2)    روزه گشودن با خرماي حلال

3)    احسان به ديگران به ويژه نيازمندان با صدقه اي خوراكي و افطاري

4)    خواندن سوره ي قدر

5)    خواندن اين ذكر " اللهم لك صمنا و علي رزقك افطرنا فتقبل منا انك انت السميع العليم "

خدايا ! براي تو روزه گزارديم و باروزي تو روزه گشوديم.

پس اينك آن را از ما بپذير كه تو خود شنوا و دانايي .

6)خواندن دعاي " الله رب النور العظيم ...".

ياد كردن آمرزش خدا به هنگام بر گرفتن نخستين لقمه :

"بسم الله الرحمن الرحيم . يا واسع المغفره اغفرلي "  . اي آمرزشت فرا گير ! مرا نيز بيامرز.

 

/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/

 

اي آنكه پيش از هر چيز بود و آن گاه همه چيز را آفريد و پس از نابودي همه چيز باز زنده خواهد بود .

اي آنكه چيزي همانند او نيست . اي آنكه جز او معبودي در خور پرستش نيست نه در آسمان هاي فرازين و نه در زمين هاي فرودين خواه بالا و خواه زير و خواه در ميانه ي آنها ستايش از آن تو باد ستايشي كه هيچ كس جز خودت نمي تواند آن را در شمار آورد.

پس اينك بر محمد و خاندانش درود فرست درودي كه آن را نيز جز خودت كسي نتواند شمار كند.

 

*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/*/

 

توسل به آقا صاحب الزمان

 

 

پروردگارا!

 

به حق وليت و حجتت بر بندگانت وبه جاي مانده ي تو ير روي زمين كه براي تو از دشمنانت و دشمنان رسولت انتقام ميگيرد

باقي مانده پدران طاهرش و وارث پيشينيان صالحش صاحب الزمان- كه درود خدا بر او و بر پدران بزرگوار ونيكوكار  گذشته اش باد – از تو ميخواهم به وسيله ي او براي من تحصيل و اثبات مافات كني و مرا از هر اندوه و همي نجات دهي و احسان قديمت را به من و احسان جديدت را برايم نگاه داري و بر من عطاياي زيبايت را كه نزد من است بيافزايي .

پروردگارا ! مرا به وسيله ي او كمك و ياري كن و مرا از بيم وه ر گرفتاري وسختي ودشواري در كار وبلا وحزن و قرض و مرض بيماري و آسيب و ظلم و ستم و فتنه در دين و دنيا و آخرتم به منت و مهرباني و بخشش و تفضل و مهرباني خويش نجات ده. اس كسي كه موسي را از فرعون كفايت كردي و محمد را – كه درود هاي خدا بر او وخاندان او باد – از آن چه او را نگران و پريشان حال ساخته بود كفايت كردي و اي كسي كه علي عليه السلام را از انچه او را درجنگ صفين امدوهگي ساخته بود كفايت كردي و اي كسي كه علي بي الحسين حضرت سجاد عليه السلام را در روز حره كفايت كردي و اي كسي كه جعفر بن محمد را از آبا دوانيق  كفايت كردي درود فرست بر محمد و خاندان او و از آنچه مرا در اين دنيا نگران و پريشان حال ساخته است و از هر آرامش و وقاري بدون بهشت كفايت فرما به رحمتت اي مهربان ترين مهربانان ! اي برآورنده حاجات ! اي بسيار بخشنده ي عطاياي كثير و مرغوب ! اي عطا كننده بسيار ! اي آزاد كننده اسيران !

پروردگارا ! همانا تو مي داني كه من مي دانم تو قادري در برآوردن حوائجم پس بر محمد و خاندان او درود فرست و پروردگارا ! در فرج و ظهور وليت و پسر دختر پيامبرت عجله كن واي خدا ! حوائج اهل بيت محمد را برآور

 و پروردگارا !  به حق محمد و اهل بيتش كوچك و بزرگ حوائج دنيا و آخرت را برايم در راحتي و آساني ا ز طرف خود و در عافيت بر آور و بر من نعمتت را كامل كن و بر من به حق ايشان كرامت خود را بسيار كن و به حق ايشان بر من لباس عافيت را بپوشان و بر من احسان خود را تفضل كن و به حق محمد و اهل بيتش در جميع تمور من برايم مدد كار و حافظ و ياور ونگهبان وسرپرست و پوشاننده و روزي رسان باش.

آن چه خدا خواست شد و آنچه نخواست نشد.

در روي زمين و آسمان هيچ چيز نيست كه خدا آن را بخواهد و او خدا را ناتوان كند.

او خواهد شد او خواهد شد .

ان شاء الله.                                                                      بحار جلد102 ص252 باب 10 ح 10

 

 

نیمه شعبان

تعظيم و تكريم شب و روز نيمه ي شعبان به خصوص شب آن

 

 

تكليف يعدي تعظيم و تكريم شب و روز نيمه ي شعبان به خصوص شب آن و انجام اعمال مخصوص آن است .اين شب به منزله ي شب قدر بوده . حائز اهميت بسياري است و از ازمنه ي مخصوص و منسوب به آن حضرت است .

 

امام باقر عليه السلام در فضيلت اين شب مي فرمايند:

" آن شب بعد از ليله الرغائب افضل شب هاست .در آن شب خداوند فضل خود را به بندگان عطا مي فرمايد و آن ها را به من وكرم خود مي آمرزد پس در آن شب در تقرب جستن به سوي خداي تعالي سعي و كوشش كنيد پس به درستي كه آن شبي است كه خدا به ذات مقدس خود قسم ياد فرموده كه سائلي را از درگاه خود دست خالي بر نگرداند مادامي كه سوال و طلب معصيت نكند و ان شب شبي است كه حق تعالي آن را از براي ما قرار داده است به مقابل آن كه شب قدر را براي پيغمبر ما قرار داد پس در دعا وثناي بر خداي تعالي كوشش كنيد."

 

از جمله فضايل و موجبات شرف و برتري اين شب بر ديگر شب ها و زمان ها ولادت با سعادت حضرت ولي عصر –ارواحنا له الفداء – در سحر اين شب است.

اعمال مخصوص اين شب و روز مبارك در كتب ادعيه آمده است كه بايد مورد توجه شديد مومنين و مورد عمل آنان قرار گيرند به ويژه احيا و شب زنده داري و انجام نماز ها دعاها و زيارت هايي كه روايت شده اند.

 

پامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله وسلم فرمودند :

" از نشانه هاي مهدي عليه السلام

سختگيري در برخورد با كارگزارا بخشندگي مال مهرباني و رحمت با تهيدستان است.

 

امام حسين عليه السلام فرمودند :

" صاحب الامر شمشيرش را به مدت هشت ماه بر شانه خويش مي گذارد( و به نبردي پيوسته مي پردارزد.)* "

 

امام صادق عليه السلام فرمودند:

" دانش 27 قسمت است .تمامي آنچه پيامبران آورده اند دو قسمت استن و مردم تا كنون بيش از دو قسمت را نشناخته اند چن قائم بپاي خيزد 25 قسمت ديگر را بيرون آورد و در ميان مردم بپراكند."

 

امام باقر عليه السلام فرمودند:

" چون قائم آل محمد صلي الله عليه و آله وسلم قيام نمايد خيمه هايي بر پاي دارد تا افرادي قرآن را آنگونه كه خداي نازل فرموده است به مردم بياموزند."

 

امام باقر عليه السلام فرمودند:

" چون قائم ما بپاي خيزد به طور مساوي تقسيم مي كند و در ميان خلق خدا –با نيك وبد- به عدالت رفتار مي نمايد."

 

 

 

بينوايم نواي من مهدي است

دردمندم دواي من مهدي است

من غريبم در اين زمان ولي

مونس و آشناي من مهدي است

گرچه از داغ هجر مي سوزم

راضيم جون شفاي من مهدي است

گه به يادش ز خواب بر خيزم

نيمه ي شب دعاي من مهدي است

من نخواهم بهشت بي مهدي

جنت با صفاي من مهدي است

در  دم مرگ با ولايت او

آخرين حرف ناي من مهدي است

چون قيامت ز خاك برخيزم

اندر آنجا نداي من مهدي است

آن كه در روز حشر مي بخشد

از عنايت خطاي من مهدي است

 

 

 

 

مولایم سرورم آقایم

 

میلادت مبارک

 

 

استقامت ومراقبت

استقامت

 

در دوران غيبت حضرت مهدي عليه السلام فتنه هاي فراوان پدد مي آيد و مشكلات بسيار بر سر راه  دينداران و پيروان ولايت و امامت ايجاد مي شود تا آنجا كه نگاهباني ايمان و مواظبت بر تقوي همچون كندن بوته ي خاري يا نگه داشتن قطعه سنگي گداخته با دست دشوار مي گردد.

امتحانات الهي يكي پس از ديگري براي مومنين پيش مي آيد و ميزان صبر و استقامت آنان را ه بوته امتحان مي گذارد.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

" امر فرج براي شما نمي رسد مگر پس از نابودي نه به خدا سوگند ! نمي رسد مگر پس از آنكه خوب و بد از هم جدا شوند نه به خدا سوگند ! نمي رسد مگر پس از آنكه در اثر آزمايشات گوناگون خالص و پاك شويد .

اساسا انتظار با آن همه فضايل وبركاتي كه دارد جز با صبر وشكيبايي حاصل نمي شود.

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم فرمودند :

به وسيله ي صبر و استقامت منتظر فرج بودن عبادت است.

وامام رضا عليه السلام مي فرمايند:

چه نيكوست شكيبايي به همراه انتظار فرج... بر شما باد استقامت و شكيبايي .

 

 

مراقبت

 

تكليف ديگر مومن مراقبت است او بايد مراقب باشد درجات و مقامات معنوي وقرب او به آن حضرت نقصان نيابد و به دوري تبديل نگردد و دوستي و توجه آن حضرت را از دست ندهد .

مومن بايد مراقب باشد تا در انجام تكاليف خود در قبال آن حضرت كوتاهي وتساهلي نداشته باشد و انها را به بهترين صورت به جا آورد.

مومن بايد مراقب باشد كه در محضر امام زمان عليه السلام از ان چه باعث ناراحتي واندوهآن حضرت مي شود دوري كند و سعي نمايد تمام حالات حركات و سكنات او موافق خواست و اراده ي امام عليه السلام باشد. . لحظه اي از خواست و رضاي  ايشان كه رضاي خداوند متعال است غفلت ننموده ومرتكب اشتباه نگردد .

بر اساس روايات اهل بيت عليهم السلام اعمال شيعه  بر امام زمان عليه السلامعرضه مي شود به وي‍ژه در روزهاي دوشنبه پنج شنبه وجمعه در اين صورت بر شيعه لازم است مراقب باشد و عملي را مرتكب نشود كه حين عرض اعمال باعث شرمندگي او نزد امام عليه السلام شده و آن وجود مقدس را برنجاند .

از امام معصوم عليه السلام روايت شده است :

" اعمال امت در هر دوشنبه و پنجشنبه بر پيغمبر صلي الله عليه وآله وسلم عرضه مي شود پس به آن آگاه مي شود و هم چنين بر ائمه عرضه مي شود و به آن علم پيدا مي كنند. "

امام صادق عليه السلام مي فرمايند : " اعمال در روز پنجشنبه به رسول خدا و ائمه عليهم السلام عرضه ميشود."

مراقه به اين معنا است كه مومن در تمام اعمال افعال حركات و سكنات و در هر سخن و كلام خود مراقب امام خود باشد و بداند آن حضرت همه جا با اوست و آني از او جدايي وغفلت ندارد واو را فراموش نمي نمايد.

حضرت مهدي عليه السلام در نامه ي مبارك خود مي فرمايند:

" همانا بر احوال و اخبار شما اگاهيم و علم داريم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده نيست ."

حضرت مهدي عليه السلام مي فرمايند :

"همانا ما از رسيدگي و

سرپرستي شما كوتاهي واهمال ننموده وياد شما را از خاطر نبرده و فراموش نكرده ايم."

مومن بايد مراقب رضاي خداوند متعال باشد و بداند امام زمان عليه السلام خود به دنبال رضاي خداوند متعال است ورضاي خداوند متعال و رضاي آن حضرت با پيروي كامل از ان حضرت و دين خدا و از راه تهذيب نفس به دست مي آيد .

روشن است كه مراقبت و مراتب آن كم كم انسان را به نتيجه ي مطلوب و بالاترين مقامات قرب و سلوك الي الله مي رساند و داراي بيشترين حد اهميت است.

 

مومنان بايد دعا كنند تا خداوند انان را بر ولايت و مقامات قرب به ان حضرت ثابت قدم و راسخ نگه دارد و اين نعمت و موهبت از آنان سلب نشود و آنها را از دست ندهد .مثلا اگر از اصحاب و ياوران و شيعيان آن حضرت هستند اين مر و اين موهبت محفوظ بماند و در آن تغييري حاصل نشود و استبدال به غير نگردد چنان كه در دعا مي خوانيم :

" و غير ما را به جاي ما قرار نده كه همانا گذاشتن ديگري ه جاي ما براي تو آسان است و چيزي نيست در حالي كه براي ما بسيار سنگين و گران است. "

 

* / دعا برترين عبادت هاست دعا كنيد و بر انچه تشويق شديد رغبت بورزيد

دعوت خدا را اجابت كنيد تا رستگار شويد و از عذابش نجات يابيد.       امام صادق عليه السلام

 

* / مرا بخوانيد كه شما را اجابت خواهم كرد آنان كه از پرستشمن سر باز مي زنند

 به زودي در خالي كه خوار  باشند وارد دوزخ خواهند شد .              غافر 60

 

                                                            

 

                                                  

 

خستگان عشق را ايام درمان خواهد آمد

غم مخور آخر طبيب دردمندان خواهد آمد

آنقدر از كردگار خويشتن اميدوارم

كه شفا بخش دل اميدواران خواهد آمد

 

   

یکی دیگر از وظایف مومن

 

|*|  پیروی و تبعیت از اولیاء الله و عارفین الهی |*|

 

تکلیف دیگر پیروی و تبعیت از اولیاء الله و عارفین الهی است .یعنی لزوم سلوک الی الله وتبعیت و پیروی از کسانی که به مقام وصل و فنا رسیده و مودب به آداب الهی شده اند و درجات و منازل و مقامات معرفت و سلوک را به نهایت رسانیده و از غیر او منقطع شده اند .

در میان علما و دانشمندان دین و راویان حدیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و در میان آنانی که اهل عمل و اخلاص اندجمعی هستند که احراز مقام  مخلصین نموده و به مقام شامخ کاملین بالله رسیده اند .آنان که عارفان بالله بوده وبه منزلگاه وصل رسیده اند و در آنان ذات مقدس فانی شده اند.

بر مومنان لازم است که به دنبال معرفت و شناخت ایشان باشند تا با هدایت آنان هدایت شده  و با راهنمایی آنان به سرچشمه ی همه ی خوبی ها نایل آیند و به آن مقصد اعلا برسند.

به حکم نقل و عقل اطاعت و پیروی از این گونه از علما که در راس همه ی علما می باشند و پیش از همه و بیش از همه به آنچه قائلند عمل می کنند واجب و لازم است و از آن هیچ گریزی نمی باشد.

باید این گونه از علما را در اطراف زمین جست و جو کرد و آنان را شناخت و معرفت پیدا کرد . سپس کمر همت را محکم بست و تبعیت و پیروی از آنان را شعار خود قرار داد و ظاهراَ و باطناَ به ایشان معتقد بود و ذره ای از شاهراه هدایت آنان خارج نشد و از ان ها اطاعت کامل نمود.تنها در سایه ی هدایت و پیروی از این مردان الهی است که مومن به مقصد می رسد و می تواند درجات مراتب منازل و مقامات سلوک و تهذیب نفس را طی نموده و از مصادیق راستین ( قد افلح ) گردد.

در هر عصر و زمانی برخی از این شجره ی طیبه وجود دارند که دسترسی به آنان بر طالبان واقعی حقیقت " اَیسر من کل یسیر " است.

اینان باید همان کسانی باشند که امام صادق علیه السلام در حق آنها می فرمایند:

" سوگند به آن که جانم در دست اوست همانا در زمین و اطراف آن مومنانی هستند که تمام دنیا در نزد آنان به اندازه ی بال پشه ای قدر و ارزش ندارد. اگر تمام دنیا با آنچه در ان و آن چه روی ان است به مثابه ی طلای سرخی باشد که برگردن یکی از آنها است سپس از گردن او بیافتد حس نخواهد کرد چه چیزی بر گردنش بوده و چه چیزی از او افتاده است. "

آن حضرت پس از بیان پاره ای از صفات و ویژگی های اولیاء الله می فرمایند:

" وه !که چقدر شوق دارم به هم نشینی و هم صحبتی با آنان و چه قدر از فقدان شان غصه دارم و از مجالست با آنان غصه هایم بر طرف می شود . آنان را طلب و جست و جو نمایید . پس چنان چه آنان را یافتید  و از نورشان بر گرفتید هدایت خواهید شد . به وسیله ی آنان در دنیا و آخرت پیروز خواهید گشت . آنان در میان مردم کمیاب ترند از گوگرد سرخ .زیورشان سکوت طلایی کتمان اسرار اقامه ی نماز و  زکات و حج و روزه داری وکمک به برادران دینی در حال توانگری و تنگ دستی است. این ها زیور ایشان و محبت ایشان است. خوشا به حال آنها و چه بازگشت خوبی دارند . وارثان بهشت فردوس هستند که در ان جاودان خواهند بود."

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی می فرمایند:

" ای اسامه ! این جماعت را بقعه ها و گوشه های زمین می شناسند و هرگاه محراب ها آن ها را نیابند برای ایشان می گریند . پس آنان را برای خود گنجی و ذخیره ای بگیر شاید به سبب ایشان از سختی های دنیا و هول و ترس های روز قیامت نجات یابی و از این که طریقی را که ایشان در آنند و بر آن ثابت هستند واگذاری بپرهیز که قدمت خواهد لغزید و سر نگون در آتش خواهی افتاد ."

امام صادق علیه السلام می فرمایند:

" دوستی ومحبت به خدا هرگاه برجان و باطن بنده ای تابید آن را در سختی و دشواری از هر آنچیز که انسان را به خود مشغول می دارد و از هر آن ذکر و یادی که غیر یاد خدا باشد خالی کرد .محب خدا بیش از مردم دیگر جان خود را برای خدا خالص نموده است و در عهد و پیمان صادق ترین مردم و با صفاترین آنهاست. و در عمل نیکوکارترین مردم است و در ذکر خدا برگزیده ترین و خالص ترین آنان و در حقیقیت وجان خود عابد ترین ایشان است.ملائکه به هنگام مناجاتش به او مباهات و به دیدارومشاهده او افتخار می کنند. وبه خود می بالند وخداوند متعال به خاطر او بلاد خود را آباد می دارد وبه خاطر بزرگداشت او به بندگان خود کرم می نماید. هنگامی که مردم خدا را به حق او قسم دهندوچیزی بخواهند به آنها عطا خواهد نمود وبه خاطر رحمت و مهری که به او دارد بلایا را از مردم دور می دارد. اگر مردم بدانند که او چه جایگاهی نزد خداوند دارد ومنزلت و مقام او نزد حق کدام است جز به وسیله ی خاک پای او و تبرک به آن به سوی خدا تقرب نمی جویند."

 

 

مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم                           که پیش چشم بیمارت بمیرم

 نصاب حسن در حد کمالست                             زکاتم ده که مسکین و فقیرم

 

****اللهم عجل لولیک الفرج ****

افسوس

افسوس

افسوس كه عمري پي أغيار دويديم

 

از يار بمانديم و به مقصد نرسيديم

 

سرمايه ز كف رفت و تجارت ننموديم

 

جز حسرت و اندوه متاعي نخريديم

 

بس سعي نموديم كه بينيم رخ دوست

 

جانها به لب آمد ، رخ دلدار نديديم

 

ما تشنه لب اندر لب دريا متحير

 

آبي به جز از خون دل خود نچشيديم

 

شاها به تولاي تو در مهد غنوديم

 

بر ياد لب لعل تو ما شير مكيديم

 

اي حجت حق!

پرده ز رخسار بر افكن

 

كز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم

 

 

اي دست خدا دست برآور كه ز دشمن

 

بس ظلم بديديم و بسي طعنه شنيديم

 

شمشير كجت راست كند قامت دين را

 

هم قامت ما را كه ز هجر تو خميديم

 

شاها ز فقيران درت روي مگردان

دو وظیفه ی دیگر

 

| *| تحصیل مکارم اخلاق و صفات پسندیده |*|

 

تحصیل مکارم اخلاق وصفات پسندیده و سعی وکوشش در این زمینه وصرف عمر وتوانایی در این راه تکلیف دیگر مومن است .

اخلاق ها وصفات پسندیده وخوبی که شیعه ی امام زمان علیه السلام باید دارا باشد بسیار است مانند : خاموشی وسکوت زبان / علم/ حلم و مدارا با مردم /میانه روی در امور /حسن خلق و...

 

راوی از امام باقر علیه اسلام می پرسد: " ای فرزند رسول خدا ! بهترین عمل مومن در زمان غیبت کدام است؟

آن حضرت فرمودند : " حفظ زبان وخانه نشینی"

مقصود از حفظ زبان همان سکوت وهم چنین لزوم تقیه است وهدف از خانه نشینی دوری از مفاسد واجتناب از معاصی  و پرهیز از دنیا و هوا و هوس آن است.

 

راوی می گوید : اما صادق علیه السلام به من فرمودند : " سلام مرا به هرکس از شیعیان که میبینی مرا اطاعت نموده وبه سخنم عمل می نماید برسان و شما ر به تقوای خداوند عزوجل وپرهیزکاری در دینتا و سعی و تلاش در راه خدا و راست گویی و ادای امانت و طول سجود و همسایه داری خوب سفارش می کنم که محمد صلی الله علیه واله وسلم اینها را آورده است و دین او این است.

امانت را به کسی که شما را بر آن امین نموده است چه نیکوکار باشد وچه فاسق ادا نمایید که همانا رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم  امر می فرمودند که حتی نخ و سوزن هم ادا شود."

 

امام صادق علیه السلام می فرمایند :"همانا ما دوست داریم کسی را که عاقل فهمیده فقیه بردبار مهربان صبور  راست گو با وفا باشد.

به درستی که خداوند عز وجل پیامبران را به مکارم اخلاق مخصوص داشته است. پس هر کس که در او این صفات نباشد به درگاه خداوند عزوجل زاری نماید و مکارم اخلاق را زا خدا بخواهد.

راوی می گوید گفتم : فدایت شوم مکارم اخلاق کدامند؟ آن حضرت فرمودند : پرهیزکاری قناعت و صبر و شکر گزاری و حلم (بردباری و خردمندی ) و حیا و سخاوت و شجاعت و غیرت و نیکوکاری و راست گویی و ادای امانت."

 

 

|*| دعا برای این که خداوند ما را از شیعیان راستین آن حضرت قرار دهد.|*|

 

تکلیف دیگر دعا برای این منظور است که خداوند متعال انسان را در دنیا و آخرت از محبان و دوستان  و شیعیان حقیقی و راستین آن حضرت قرار دهد. زیرا سعادت دنیا و آخرت انسان مشروط به دوستی  و محبت به آن حضرت و شیعه ی  او بودن است . در این زمینه دعاهای متعددی وجود دارد که از جمله ی آنها دعای عهد است.

حضرت ابراهیم علی نبینا وآله و علیه السلام پس از آنکه در جانب عرش الهی انوار چهارده معصوم علیهم السلام را می بیند به خداوند متعال می فرماید:

" ای خدای بزرگ من ! نور هایی اطراف ان چهارده نور می بینم که تعداد آن ها را نمی توتند بشمارد مگر تو .

خداوند متعال می فرماید: " ای ابراهیم ! آنها شیعیان و دوستداران ایشانند. ابراهیم گفت : خدای من شیعیان و دوستداران ایشان به چه نشانه هایی شناخته می شوند ؟

خداوند متعال فرمود : " به خواندن 51 رکعت نماز در شبانه روز و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم ئ انجام قنوت قبل از رکوع و سجده ی شکر و انگشتر به دست راست نمودن .

ابراهیم گفت : " بار پروردگارا ! مرا از شیعیان و دوستداران ایشان قرار بده .

خداوند متعال فرمود: " به تحقیق تو را از  آنها قرار دادم. وخداوند متعال در حق او این آیه ی شریفه را نازل کرد : " و ان من شیعته ..." ( سوره ی صافات آیه ی 83/84

یعنی به درستی که ابراهیم از شیعین  او است که با دلی پاک به پروردگارش ایمان آورد."

 

 

دو وظیفه ی دیگر

).*.(مسرور کردن مومنان  ودوستان وشیعیان آن حضرت).*.(

 

تکلیف دیگر خوشحال کردن مومنان ودوستان وشیعیان آن حضرت است که موجب خشنودی آن حضرت خواهد شد.خوشحال کردن مومن به شیوه ها وطرق واسباب گوناگون وبسیاری ممکن است .

به عنوان مثال :با برطرف نمودن مشکلات وناراحتی ها وسختی های او یا برآوردن حوائج وخواسته ها وشفا ودرمان بیماری او وشفاعت ودعا در حق او واحترام واکرام نمودن ویاری ونصرت رساندن به او واقربا ودوستانش نظیر اهل وعیال وفرزندان او.

کمک ویاری رساندن به مومن می تواند عرضی مالی یا جانی باشد.اگر انسان در این کمک ویاری خود خشنودی وسرور حضرت حجه علیه السلام را نیت وقصد کند به قطع ویقین با خشنودی وسرور آن مومن خشنودی وسرور حضرت حجه علیه السلام نیز تحصیل می شود.

 

امام صادق علیه السلام فرمودند : " احدی از شما گمان نکند اگر مومنی را شاد نمود فقط او را شاد نموده است بلکه به خدا سوگند ! ما را شادمان نموده است بلکه به خدا سوگند ! رسول خدا صل الله علیه وآله وسلم را شادمان ساخته است."

 

 

).*.(تهذیب نفس).*.(

 

یکی دیگر از تکالیف تهذیب نفس واجتهاد وکوشش لازم در این مسیر است. یعنی هر شخص باید کسب علم و معرفت وایمان کامل نماید وکوشش کند به فضایل وکمالات انسانی نایل گردد وصاحب تقوا و ورع الهی شده ونفس خود را از همه ی آلودگی ها برهاند و به این وسیله تشابه وسنخیتی با امام زمان خود بیابد .باید گفت : در واقع وحقیقت این تکلیف اهم تکالیف مومنان است و باقی تکالیف رجوع به این تکلیف دارند وبرای تحقق وحصول این تکلیف هستند یعنی تکلیف اصلی انسان تهذیب نفس سیر وسلوک .سعی مجدانه در این مسیر است.

 

*/امام صادق علیه السلام می فرمایند: " هرکس خرسند میشود که از اصحاب قائم علیع السلام باشد باید منتظر او باشد وبا پرهیزکاری واخلاق پسندیده عمل نماید در حالی که منتظر است. "

 

*/امام باقر علیه السلام می فرمایند :"...پس با پرهیزکاری و سعی و جدیت در دین ما را یاری کنید ."

 

*/حضرت مهدی علیه السلام می فرمایند : " پس ما را از آنها پوشیده نمی دارد مگر همان چیزهای نا خوشایندی که از انها انتظار نداریم ویاور , خداست و او ما را کافی وبهترین تکیه گاه است."

 

 */در توقیع ان حضرت به شیخ مفید امده است:

" همانا اگر شیعیان ما که خداوند آنها را در اطاعت خود یاری نماید در وفای به عهد وپیمانی که با آنها بسته شده است یک دل ومصمم بودند نعمت وخجستگی لقای ما از آنان به تاخیر نمی افتد و در صورت معرفت کامل و راستین آنها نسبت به ما سعادت دیدار و مشاهده ی ما برای آنان تعجیل و سرعت گرفته بود. "

 

حضرت مهدی علیه السلام فرمودند :

"باید هر یک از شما آنچه او را به محبت ودوستی ما نزدیک می دارد به جا آورد

 و از آنچه او را به کراهت وخشم ما نزدیک می نماید دوری کند ."